22 مدخل
تسریع، تعجیل، سرعت، شتاب، شتابزدگی، شتابندگی ≠ تامل، درنگ
گوشت، ماهیچه
فعله، کارگر، مزدور
عضله، کره، مایچه
عجله کردن، شتاب کردن، شتافتن
عمله، کارگر، مزدور
سراسیمگی، شتابزدگی، عجله
۱. تعجیل، عجله ≠ آهستگی، بطیء، کندی ۲. تندروی، تندی، شتاب