عنادفرهنگ مترادف و متضادبغض، جدال، حقد، خصومت، دشمنی، ستیزگی، ستیزه، ضدیت، عداوت، کین، کینهتوزی، کینه، گردنکشی، لجاج، لجاجت، مخاصمه، مخالفت، نفاق، نقار
تفضلفرهنگ مترادف و متضاد۱. عنایت، فیض، لطف، مرحمت ۲. برتری، تفوق، رجحان، فزونی، مزیت ۳. لطف، مهربانی، نیکی ۴. نیکی کردن، مهربانی کردن، عنایت کردن، لطف کردن