معنی عَلِمَتْ | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

جهانتاب، عالمافروز

۱. پارسایی، پاکدامنی، پاکی، عفت، ناموس، نجابت ۲. بازداشتن، منع

بزرگواری، بزرگی، جلال، حشمت، سطوت، شان، شکوه، شوکت، صلابت، فره، قدرت، کبریا، کرامت، کلانی، مجد، مهابت، هیبت ≠ کوچکی

۱. آیت، آیه، نشان، نشانه، نمود، نمودار ۲. انگ، داغ ۳. شاخص، شاخصه ۴. رایت، علم ۵. اشاره

۱. انگیزه، انگیزه، جهت، دلیل، سبب، عامل، مایه، مسبب، موجب، واسطه، وسیله ۲. عیب، نقیصه ۳. بیماری، عارضه

علامت، مدال، نشان

علت، دلیل، سبب، انگیزه

علامت، ممیزه، نمودار

۱. علتیابی، ذکر علت، علتاندیشی ۲. بهانهتراشی، تعلل ۳. دلیلآوردن، برهان آوردن ۴. علت آوردن، علت ذکر کردن

رمز، علامت، مظهر، نشانه، نماد