عهدفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیمان، شرط، قرار، میثاق ۲. قول، وعده ۳. وفا ۴. نذر ۵. ضمان ۶. اوقات، دور، دوره، روزگار، زمان، زمانه، عصر، فصل، گاه، موسم، وقت ۷. سوگند، قسم ۸. حفظ، نگهبانی
حبلفرهنگ مترادف و متضاد۱. بند، رسن، رشته، ریسمان، الیافبافته، طناب ۲. رگ، عرق ۳. ذمه ۴. پیمان، عهد ۵. وصال ۶. دست آویز