باردفرهنگ مترادف و متضاد۱. خنک، سرد، یخ ۲. بیمزه، لوس، ناخوشایند ۳. بیذوق، بیلطف ۴. سردمزاج، عنین، ناتوان ≠ حار
بستهفرهنگ مترادف و متضاد۱. قفل، مقفل ≠ باز ۲. محدود، محصور، مسدود ≠ آزاد، باز، نامحدود ۳. دلمه، لخته، منعقد ۴. منجمد، یخزده ۵. گرفته ۶. مقید ۷. جعبه، محموله، ملفوفه ۸. بند، عدل ۹. بستگ
ناتوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیحال، بیزور، درمانده، رنجور، زبون، سست، ضعیف، عاجز، علیل، کمزور، مریض، نحیف، نزار ۲. عنین ۳. فرسوده، قاصر، کاهل، کمجثه ≠ توانمند