عادیفرهنگ مترادف و متضاد۱. رایج، متداول، معمولی، معمول ۲. پیشپاافتاده، مبتذل ۳. تجاوزگر، متجاوز، متعدی ۴. خصم، دشمن، عدو ≠ غیرعادی
بلبلفرهنگ مترادف و متضاد۱. عندلیب، هزار، هزارآوا، هزاردستان، شبخوان، شباهنگ ≠ زاغ، زغن ۲. روان ۳. پرحرف