75 مدخل
عم
۱. چماق، چوبدستی، گرز ۲. تیرک، ستون
تمام، جمیع، عامه، کافه، کل، همگان، همه
تماماً، جملگی، همگی، همه ≠ خصوصاً
۱. عام، عمیم، کلی، همگانی ۲. اشتراکی، جمعی، مشترک ۳. متداول، مرسوم ≠ خصوصی
تداول، شمول، کلیت
عمو
عموم، کافه، کل، کلاً، مجموع، همگان، همگی، همه
عمومی، گروهی، همگانی، همگی ≠ خصوصی
عمود، گرز
فراگیر کردن، عمومیت دادن، عمومیت بخشیدن