22 مدخل
بدکاره، بیریش، پشتپایی، ساده، سادهروی، مخنث، مفعول، نامرد، هیز
خواسته، قصد، منوی ≠ ناخواسته
۱. پالار، رکن، ستون ۲. تکیهگاه، متکا
بهعمد، دانسته، عاملاً، عمدی، قصدا
۱. اصلی، برجسته، بسزا، مهم ۲. کلی ≠ جزیی
باقصد، عمداً، ارادی، قصداً، متعمداً ≠ غیرعمد، بیاختیار، بیاراده
۱. عمد، دانسته، بهاختیار، قصد ۲. به قصد کردن، دانسته انجامدادن
۱. ستون، عماد ۲. سیلندر
تعمدی، دانسته، عمداً، قصداً، متعمداً ≠ قاصراً، ندانسته
بهعمد، تعمداً، عمداً، قصداً، متعمداً