عادیفرهنگ مترادف و متضاد۱. رایج، متداول، معمولی، معمول ۲. پیشپاافتاده، مبتذل ۳. تجاوزگر، متجاوز، متعدی ۴. خصم، دشمن، عدو ≠ غیرعادی
متعارففرهنگ مترادف و متضاد۱. عادی، متداول، مرسوم ۲. رایج، معمول ≠ نامتعارف ۳. شناختهشده، مشهور ۴. غیراتمی (سلاح)، معمولی