علامتفرهنگ مترادف و متضاد۱. آیت، آیه، نشان، نشانه، نمود، نمودار ۲. انگ، داغ ۳. شاخص، شاخصه ۴. رایت، علم ۵. اشاره
بودنفرهنگ مترادف و متضاد۱. وجود داشتن، هستن ≠ عدم، نبودن ۲. حاضر بودن ≠ غایب بودن ۳. درحیات بودن، زنده بودن ≠ مردن ۴. زندگی کردن، زیستن ۵. اقامت داشتن، سکونت داشتن ۶. وجود، هستی ≠ عدم
نقشهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اطلس، الگو، پروژه، طرح، نمودار ۲. خیال، رای، عزم، قصد، مقصود، منوی، نظر، نیت ۳. دسیسه ۴. زمینه
آگاهیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آگهی، اطلاع، خبر، وقوف ۲. بینش، شناخت، علم، معرفت ۳. دانایی، روشنضمیری، هوشیاری ۴. تامینات ≠ جهالت، غفلت