36 مدخل
سبزه، علفه، علوفه، علیق، گیاه
۱. هزاره، هزار ۲. انس ۳. الفتگرفتن، خوگرفتن، دوستشدن
چراگاه، راود، علفزار، مرتع، مرغزار
چرنده، علفچر، گیاهخوار ≠ گوشتخوار
چراگاه، راود، سبزهزار، مرتع، مرغزار، مرغزار ≠ کشتزار
علف، گیاه، نامیه، نبات، نبت
علف، علفه، علیق
علف، علوفه، کاه، یونجه
علفخوار، علفخور
علفچر، آبچر، حق تعلیف