علتفرهنگ مترادف و متضاد۱. انگیزه، انگیزه، جهت، دلیل، سبب، عامل، مایه، مسبب، موجب، واسطه، وسیله ۲. عیب، نقیصه ۳. بیماری، عارضه
عفتفرهنگ مترادف و متضاداتقا، پارسایی، پاکدامنی، پاکی، شرافت، شرف، عصمت، عفاف، ناموس، نجابت ≠ آلودهدامنی، بدکارگی، ناپارسایی، ناپرهیزگاری
تعلیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. علتیابی، ذکر علت، علتاندیشی ۲. بهانهتراشی، تعلل ۳. دلیلآوردن، برهان آوردن ۴. علت آوردن، علت ذکر کردن