عقبفرهنگ مترادف و متضاد۱. پس، پشتسر، پشت، خلف ۲. پی، پیرو، دنباله، دنبال ۳. وارو ۴. ورا ۵. عقبه، فرزند، نسل ≠ پیش
کبرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تکبر، خودپسندی، خودپرستی، خودپسندی، خودخواهی، خودستایی، عجب، غرور، کبار، مغروری، نخوت، ۲. نی، ≠ افتادگی