عاملفرهنگ مترادف و متضاد۱. آژانس ۲. پیشکار، کارپرداز، کارگزار، نماینده ۳. مامور، مزدور ۴. بااثر، ثمربخش، موثر ۵. صانع، فاعل، کننده
ناموسفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاکدامنی، عصمت، عفت ۲. آبرو، احترام، شرف، عرض، عزت ۳. عیال، مستوره، همسر ۴. خودپسندی، عجب، کبر ۵. احکام، شریعت ۶. قاعده، قانون ۷. ریا، سالوس ۸. آوازه، اشتهار
پاکدامنیفرهنگ مترادف و متضادپارسایی، پاکی، پرهیزکاری، طهارت، عصمت، عفاف، عفت، ناموس ≠ آلودهدامنی، بیناموسی
عفتفرهنگ مترادف و متضاداتقا، پارسایی، پاکدامنی، پاکی، شرافت، شرف، عصمت، عفاف، ناموس، نجابت ≠ آلودهدامنی، بدکارگی، ناپارسایی، ناپرهیزگاری