اصلفرهنگ مترادف و متضاداساس، بن، بنیاد، بیخ، پایه، جوهر، ذات، ریشه، سرشت، شالوده، طبیعت، عین، فطرت، کنه، گوهر، لب، مایه، مبدا، منبع، منشا، نژاد، نسب
عالمگیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. جهانی، عالمی ۲. جهانگیر، فراگیر ۳. اپیدمی ۴. جهانگشا، فاتح، کشورگشا، کشورگیر