برآشفتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازکورهدررفتن، خشمگین شدن، ۲. خشم گرفتن، غضب کردن، تندی کردن ۳. متغیر شدن ۴. خشم، عصبانیت، تغیر، عصبیت
تجردفرهنگ مترادف و متضاد۱. انزوا، عزلت، گوشهگزینی، گوشهگیری ۲. عدم تاهل، عزبی، بیهمسری ≠ تاهل ۳. پیراستگی ۴. وارستگی ۵. برهنگی ۶. تنهایی ۷. مجرد بودن ۸. برهنهشدن ۹. پیراسته شدن