عارضفرهنگ مترادف و متضاد۱. چهر، چهره، رخ، رخسار، رو، روی، سیما، صورت، گونه ۲. اتفاق، حادثه ۳. دادخواه، شاکی، شکواگر، متظلم
کامجوفرهنگ مترادف و متضادخوشگذران، عشرتطلب، عیاش، کامران، کامروا، کامطلب، مرادطلب هوسران، هوسباز ≠ نامراد