64 مدخل
ارجمند، شایسته، عالیقدر، عزتمند، گرامی، گرانمایه، محترم، نورچشم ≠ ذلیل
سوگلی، عزیزکرده، محبوب
۱. آهنگ، عزم، قصد، نیت ۲. حرکت، رحیل، سفر، کوچ ۳. افسون، ورد
حرکت کردن، رختبستن، رفتن، سفر کردن، عازمشدن، کوچ کردن
عزیز، فرزند، نورچشم
ارجمند شدن، عزیز شدن، گرامی شدن، عزت یافتن
۱. عزیز، محبوب ۲. دردانه، سوگلی ۳. گلسرسبد، شمعجمع، شمعمحفل
خواستنی، عزیز، گرامی، محبوب، ملوس، نازنین