عارضفرهنگ مترادف و متضاد۱. چهر، چهره، رخ، رخسار، رو، روی، سیما، صورت، گونه ۲. اتفاق، حادثه ۳. دادخواه، شاکی، شکواگر، متظلم
وجودفرهنگ مترادف و متضاد۱. بود، هستی ۲. نفس، هویت ۳. عرضه، کارآیی، لیاقت ≠ عدم، فنا، نابودی، نیستی، نیست
تداولفرهنگ مترادف و متضاد۱. جریان، رسم، رواج، رونق، شیوع، عادت، عرف ۲. کاربرد، استعمال ۳. رایج شدن، رواج یافتن، شایع شدن
لیاقتفرهنگ مترادف و متضادارزش، استحقاق، اهلیت، سزاواری، شایستگی، صلاحیت، عرضه، قابلیت، قدر، کارآیی، مرتبه
حرففرهنگ مترادف و متضاد۱. عرض ۲. سخن، کلام، گفتار، گفت ۳. تکلم ۴. الفبا، نویسه ≠ عدد، رقم ۵. کلمه، واژه، دال، لفظ ≠ معنا، مدلول ۶. مشاجره، بحث، کشمکش، دعوا، بگومگو ۷. سخنبیاساس، مهمل،