آشکارافرهنگ مترادف و متضادآشکار، افشا، بیپرده، بین، پدیدار، پیدا، جلوت، جهراً، صریح، ظاهر، علانیه، علنا، علنی، علیالظاهر، فاش، مرئی، مشهود، معلوم، مکشوف، واضح، هویدا ≠ پوشیده، درخفا، مخف
ستمگرفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیدادگر، جابر، جبار، جفاکار، ستمکیش، جورپیشه، زورگو، ستمکار، سرپنجه، سفاک، طاغوت، ظالم، عادیه، غاصب، متعدی، مردمآزار ≠ دادگر ۲. ستمستیز ۳. ستمپذیر، ستمکش، ست