30 مدخل
۱. گجسته، مطرود، ملعون ۲. خودسر، نافرمان
رمال، غیبگو، فالبین، فالگیر، کاهن
۱. رگ ۲. نایژه ۳. بیخ، ریشه، نژاد ۴. آبرو، حمیت
۱. مشروب ۲. خوی ۳. شیره، عصاره
شاطی، عراق، کرانه، کنار، کناردریا، کنارهور
۱. عاق، گجسته، لعنتی، لعنشده، نفرینشده ۲. منفور
سیاهرگ، عرق، ≠ سرخرگ، شریان
۱. خوی، عرق، ۲. عرق کردن، خوی کردن، عرق ریختن
۱. خوی کردن، عرق کردن ۲. عرقریزی ۳. مخلوط کردن (آب، شراب)