موقففرهنگ مترادف و متضاد۱. ایستگاه، توقفگاه ۲. جایگاه، محل، مسکن، مقام، مکان، موضع ۳. محل وقوف، محل توقف حاجیان در عرفات
سقوط کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. افتادن ۲. برافتادن، برنار شدن ۳. کاهش یافتن ۴. منحرف شدن، در منجلاب فساد افتادن