آزارفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسیب، بلا، صدمه، گزند ۲. تعدی، جفا، جور، ستم، ظلم ۳. اذیت، تعذیب، زجر، شکنجه، عذاب ۴. تعب، سختی، محنت، مرارت، مشقت ۵. تاذی، مزاحمت ۶. رنج، رنجه، عنا
عارضفرهنگ مترادف و متضاد۱. چهر، چهره، رخ، رخسار، رو، روی، سیما، صورت، گونه ۲. اتفاق، حادثه ۳. دادخواه، شاکی، شکواگر، متظلم
چهرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. رخ، رخساره، رخسار، روی، سیما، صورت، عارض، عذار، قیافه، گونه، لقا، وجه ۲. وجهه ۳. شخصیت ۴. سطح، رویه ۵. نما، شکل
رخفرهنگ مترادف و متضاد۱. چهره، رخسار، رخساره، رو، سیما، صورت، عارض، عذار، قیافه، وجه ۲. برج، قلعه ۳. پهلوان، جنگجو، گرد ۴. سیمرغ، عنقا
رویفرهنگ مترادف و متضاد۱. چهر، چهره، رخسار، رخساره، رخ، رو، سیما، صورت، عارض، عذار، گونه، وجه ۲. بر، سطح، علو