معنی عامی | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

بیسواد، جاهل، عوام، ناآموخته، نادان ≠ عارف

بیچشم، روشندل، کور، نابینا ≠ بینا

خلقی، عوامانه، عواموار ≠ عارفانه

۱. رایج، متداول، معمولی، معمول ۲. پیشپاافتاده، مبتذل ۳. تجاوزگر، متجاوز، متعدی ۴. خصم، دشمن، عدو ≠ غیرعادی

۱. بری، فاقد، مبرا ۲. برهنه، پتی، لخت

۱. عاریت، قرضی ۲. مصنوعی

۱. سرکش، طاغی، عصیانگر، گردنکش، متجاسر، متمرد، ناجم، نافرمان، یاغی ۲. بدرفتار، گناهکار، گنهکار، معصیتکار ≠ مطیع

عامیانه، مبتذل، مردمپسند

امی، بیسواد، عامی ≠ ملا

۱. بیبضاعت، فقیر، کمسرمایه ۲. بیسواد، بیمایه، عامی، کمسواد

۱. تاجر، سوداگر، کاسب ۲. حسابگر ۳. عامی، بینزاکت ۴. عامیانه، بیارزش، پیشپاافتاده، مبتذل ۵. نامرغوب

بیادب، بیپرنسیپ، بیدیسیپلین، بیفرهنگ، بینزاکت، عامی، گستاخ، نامودب ≠ باتربیت، مودب