عادیفرهنگ مترادف و متضاد۱. رایج، متداول، معمولی، معمول ۲. پیشپاافتاده، مبتذل ۳. تجاوزگر، متجاوز، متعدی ۴. خصم، دشمن، عدو ≠ غیرعادی
عاصیفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرکش، طاغی، عصیانگر، گردنکش، متجاسر، متمرد، ناجم، نافرمان، یاغی ۲. بدرفتار، گناهکار، گنهکار، معصیتکار ≠ مطیع
حکیمفرهنگ مترادف و متضاد۱. عارف، فیلسوف ۲. دانشپژوه، دانشمند، دانشور، عالم، فاضل، فرجاد ۳. پزشک، حکیمباشی، طبیب ۴. عاقل، فرزانه، دانا ≠ جاهل، بیمار، مریض
فاضلفرهنگ مترادف و متضادحکیم، خردمند، دانا، دانشمند، دانشور، عالم، علامه، علیم، فرهیخته ≠ بیخرد، جاهل، نادان
نادانفرهنگ مترادف و متضادابله، احمق، بیاطلاع، بیخرد، بیدانش، بیسواد، بیشعور، بیعقل، بیمعرفت، جاهل، دنگ، ساده، سفیه، عامی، غافل، غافل، کالیو، کانا، کمعقل، کمهوش، کودن، گاوریش، گول، ناشنا
عالیرتبهفرهنگ مترادف و متضادبلندمرتبه، بلندمقام، صاحبمنصب، عالیجاه، عالیمقام، گرانپایه، والاشان، والامرتبه، والامقام