معنی عالم | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

آفاق، آفرینش، جهان، دنیا، فلک، کیهان، گردون، گیتی

خردمند، دانا، دانشمند، دانشور، علیم، فاضل، فرزانه، فرهیخته، محقق، ملا ≠ جاهل

جهانافروز، جهانتاب، عالمتاب

بخردانه، خردمندانه، دانشمندانه، فاضلانه، محققانه ≠ جاهلانه

جهانتاب، عالمافروز

۱. جهانسوز ۲. شهرآشوب

۱. جهانی، عالمی ۲. جهانگیر، فراگیر ۳. اپیدمی ۴. جهانگشا، فاتح، کشورگشا، کشورگیر

عالم، دانشمند (یهودی)

عالمگیر، فاتح، کشورستان، همگانی ≠ جهاندار

جهانافروز، جهانتاب، عالمتاب

جهانتاب، عالمافروز

۱. جهانی، عالمی ۲. جهانگیر، فراگیر ۳. اپیدمی ۴. جهانگشا، فاتح، کشورگشا، کشورگیر