عاقلفرهنگ مترادف و متضادباهوش، بخرد، تیزهوش، حکیم، خردمند، دانا، ذکی، رشید، زیرک، فهمیده، لبیب، هوشمند، هوشیار ≠ جاهل، نادان
لغوفرهنگ مترادف و متضادابطال، الغا، باطل، بیفایده، بیهوده، بیهودهگویی، پوچ، عاطل، فسخ، مزخرف، مزخرف، ملغا، مهمل، نقض، واهی، یاوه
ولفرهنگ مترادف و متضاد۱. ترک، رها، متروک، مرخص، مستخلص، واگذار ۲. عاطل، مهمل ۳. سست، شل ۴. آزاد ۵. بیادب، بیتربیت، بیکاره، ولگرد، ولنگار، ولو، ویلان، هرزه ۶. محبوب، نگار، یار
باطلفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیمعنی، ناحق ۲. نادرست، غلط ۳. ناراست، ناصواب ≠ حق، راست، صواب ۴. ابطال، فسخ، لغو، ملغا ۵. بیکاره، عاطل ۶. بیفایده، بیهوده، مهمل ۷. ضایع ۸. عبث ۹. دروغ، غیرو
بیکارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیپیشه، بیحرفه، بیشغل، بیکاره، غیرشاغل ≠ شاغل ۲. ول، ولگرد، ولو ۳. عاطل، لاابالی، معطل ۴. کممشغله ≠ پرمشغله