عارضفرهنگ مترادف و متضاد۱. چهر، چهره، رخ، رخسار، رو، روی، سیما، صورت، گونه ۲. اتفاق، حادثه ۳. دادخواه، شاکی، شکواگر، متظلم
خوشبو، خوشبوفرهنگ مترادف و متضادبویا، دماغپرور، شمیم، طیب، عنبرشمیم، شمیمناک، عاطر، عطرآگین، عطرآلود، عطرآمیز، معطر ≠ بدبو
معطرفرهنگ مترادف و متضادبویا، خوشبو، دماغپرور، عاطر، عطرآگین، عطرآمیز، گلبو، گلبیز، نافهبو ≠ بویناک، گندیده، متعفن