عادیفرهنگ مترادف و متضاد۱. رایج، متداول، معمولی، معمول ۲. پیشپاافتاده، مبتذل ۳. تجاوزگر، متجاوز، متعدی ۴. خصم، دشمن، عدو ≠ غیرعادی
عارضفرهنگ مترادف و متضاد۱. چهر، چهره، رخ، رخسار، رو، روی، سیما، صورت، گونه ۲. اتفاق، حادثه ۳. دادخواه، شاکی، شکواگر، متظلم
سپنجفرهنگ مترادف و متضاد۱. عاریت ۲. عاریتی ۳. خانه موقت، گذرا، ناپایدار، منزل موقت ۴. خانه، شبستان ۵. پالیزبان
برهنهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پتی، عاری، عریان، عور، لاج، لخت، نامستور ≠ پوشیده، مستور ۲. فقیر، مستمند، بینوا، تنگدست