عادیفرهنگ مترادف و متضاد۱. رایج، متداول، معمولی، معمول ۲. پیشپاافتاده، مبتذل ۳. تجاوزگر، متجاوز، متعدی ۴. خصم، دشمن، عدو ≠ غیرعادی
انسفرهنگ مترادف و متضاد۱. خو، عادت ۲. آمیزش، الفت، حشر، رابطه، موالفت، موانست، معاشرت ۳. دوستی، محبت، وابستگی