طیففرهنگ مترادف و متضاد۱. خشم، غضب ۲. جنون، دیوانگی ۳. پیکر خیالی، شبح، صورت موهوم ۴. وسوسه، خیال، وهم، توهم ۵. بیناب ۶. بدخیالی، بداندیشی
طرففرهنگ مترادف و متضاد۱. جانب، جهت، حاشیه، سمت، سو، صوب، عرض، قبل، کران، کرانه، کنار، ناحیه ۲. حریف، معارض ۳. فلانی ۴. مخاطب ۵. حدود، حوالی ۶. گاه، وقت، هنگام ۷. مورد، محل ۸. منطقه،
طرففرهنگ مترادف و متضاد۱. چشم ۲. گوشهچشم ۳. مژه ۴. نیمنگاه ۵. انتها، کناره، پایان، منتها ۶. بهره، سود، نفع، نتیجه ۷. گوشه چشم ۸. لحظه، آن، لمحه ۹. جانب، سو، جهت
طرف بستنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهره بردن، سود بردن، برخوردار شدن، بهرهور شدن، بهرهمندشدن، طرف بربستن، طرف یافتن ۲. متنعمشدن، به نوا رسیدن