معنی طَابَ | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. چاپچی، چاپکننده، طبعکننده ۲. مهرزن ۳. خاتم، مهر، انگشتری ۴. سرشت، سجیه، خو

۱. آسیا، آسیاب بادی، طاحونه، ۲. آسیابان، آردکننده ۳. گاوخرمنکوب

۱. شبرو، ۲. دزد ۳. غافلگیر ۴. ستاره صبح

۱. تارم ۲. محجر ۳. خانهچوبین، کلبه ۴. داربست، داربند ۵. آسمان، سپهر، فلک ۶. خیمه، خرگاه ۷. ایوان

صداق، طابع، طباع، کابین، کاوین، مهریه

۱. سنگنبشته، طابور، نبشته، نوشته ۲. اسبان ۳. جند، سپاه، لشکر

۱. باسمهچی، چاپخانهدار، طابع، مطبعهچی ۲. دروغگو، شایعهساز، شایعهپرداز ۳. گزافهگو، لافزن، چاچول

۱. آسیا، آسیاب بادی، طاحونه، ۲. آسیابان، آردکننده ۳. گاوخرمنکوب

۱. سپهر، سما، طارم، عرش، فلک، کرسی، گردون ۲. فضا، هوا ≠ زمین