طرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاب، زلف، کاکل، گیسو، گیس ۲. کرانه، حاشیه، کناره، گوشه ۳. کنگره ۴. بارانگیر ۵. جبهه، ناصیه ۶. تازیانه، ۷. تارهای حاشیه دستار و جامه
طرحفرهنگ مترادف و متضاد۱. الگو، مدل ۲. انگار، نگاره ۳. گرده ۴. نقاشی، نقش، نقشه ۵. نمودار ۶. شکل، تصویر ۷. زمینه، قالب ۸. پروژه ۹. پیشنهاد ۱۰. برنامه ۱۱. کشیدن، نقاشی کردن ۱۲. مطرح کر
طاهرفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاک، پاکیزه، تمیز، طیب، منقح، مهذب، نظیف ۲. پاکدامن ≠ پلشت، پلید، ناپاک، نجس ۳. بیگناه، معصوم
طاهر شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاک شدن، پاکیزه شدن، تمیز شدن، نظیف شدن ≠ نجسشدن، کثیف شدن، ناپاک شدن، ۲. طیب شدن ۳. بری از گناه شدن
طراحفرهنگ مترادف و متضاد۱. طرحریز، ۲. مدلساز، ۳. نقشهکش، ۴. نگارگر، نقاش ۵. طرحکننده، سئوالساز ۶. برنامهریز