معنی طراحی | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. طرحریزی، مدلسازی، نقشهکشی، نگارگری ۲. برنامهریزی

نقشهکشیدن، طرحریزی کردن، طرح ریختن

۱. طرحریز، ۲. مدلساز، ۳. نقشهکش، ۴. نگارگر، نقاش ۵. طرحکننده، سئوالساز ۶. برنامهریز

راهزنی، سرقت، شبروی، عیاری

۱. حقهبازی کردن، حیلهگری کردن، مکاری کردن ۲. گربزی کردن، فریبکاری کردن، زیرکی کردن

موزون، کشیده، بلند

پیریزی، طراحی، نقشهریزی

الگوسازی، طراحی، نمونهسازی

ترسیم، صورتگری، طراحی، نقاشی

۱. نقاشی، صورتگری، صورتسازی، چهرهسازی، نگارگری ۲. طراحی، چهرهنگاری ۳. وصف، توصیف

۱. رسامی، رسم، طراحی ۲. برنامهریزی ۳. توطئهچینی، دسیسه