معنی طر | واژه یاب

جست‌وجوی هم‌آوا

۱. خیس، مرطوب، نم، نمسار، نمناک ≠ خشک ۲. باطراوت، تازه ≠ پلاسیده، پژمرده، خشک ۳. تردامن، فاسق، ملوث ۴. صعوه

۱. طرحریز، ۲. مدلساز، ۳. نقشهکش، ۴. نگارگر، نقاش ۵. طرحکننده، سئوالساز ۶. برنامهریز

۱. طرحریزی، مدلسازی، نقشهکشی، نگارگری ۲. برنامهریزی

نقشهکشیدن، طرحریزی کردن، طرح ریختن

۱. نیزه کوتاه ۲. حمله، هجوم، یورش، تک

۱. زورق، قایق ۲. کشتیتندرو ۳. رایت، درفش، پرچم، علم

طرحریزی، نقشهریزی

طرح، نمودار

طرفه، کمیاب، نادر، نادره ≠ عادی، معمولی

۱. طرحریز، ۲. مدلساز، ۳. نقشهکش، ۴. نگارگر، نقاش ۵. طرحکننده، سئوالساز ۶. برنامهریز

۱. طرحریزی، مدلسازی، نقشهکشی، نگارگری ۲. برنامهریزی