طبقاتفرهنگ مترادف و متضاد۱. اشکوبهها، طبقهها، مرتبهها ۲. درجهها، پایهها، مراتب ۳. گروهها، جماعات ۴. ترجمان احوال (دانشمندان)
طاقتفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاب، تحمل، توان، توانایی، صبر، بردباری، وسع، یارا ۲. رمق، مقاومت، نا ۳. زور، قدرت، نیرو
طاقت آوردنفرهنگ مترادف و متضادبرخود هموار کردن، تحمل کردن، یارستن، تاب آوردن، تحمل کردن، برتابیدن، برتافتن ≠ از کوره در رفتن، برنتافتن