طامهفرهنگ مترادف و متضاد۱. امر عظیم، حادثه عظیم، بلای عظیم، حادثه بزرگ ۲. رستاخیز، روزقیامت، محشر ۳. داهیه، مصیبت، بلای سخت
طاماتفرهنگ مترادف و متضاد۱. شطح، کفرگویی، کفریات ۲. پریشانگویی، سخنان ادعاآمیز ۳. گزافه، اراجیف، گفتار بیهوده ۴. حادثه عظیم ۵. بلایا، سوانح
طامعفرهنگ مترادف و متضاد۱. امیدوار، چشمبهراه ۲. آزمند، حریص، طمعکار، طمع ورز ≠ قانع، خشنود، قناعتپیشه
طاهرفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاک، پاکیزه، تمیز، طیب، منقح، مهذب، نظیف ۲. پاکدامن ≠ پلشت، پلید، ناپاک، نجس ۳. بیگناه، معصوم
طاهر شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاک شدن، پاکیزه شدن، تمیز شدن، نظیف شدن ≠ نجسشدن، کثیف شدن، ناپاک شدن، ۲. طیب شدن ۳. بری از گناه شدن
تطهیر کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. طاهر کردن، نجاستزدایی کردن، طهارت گرفتن، پاک کردن ۲. غسل کردن ۳. حلال کردن ۴. ختنه کردن ۵. گناهزدایی کردن