37 مدخل
اشارتاً، اشاری، بعلاوه، درضمن ≠ تلویحاً
بریزه، پماد، مرهم
پنهان، مختفی، مخفی، مستور، ناپیدا، نهان، نهفته ≠ آشکار، پیدا
پیمان، تعهد، ذمهدار، ضمانت، عهد، عهدهگیر، کفالت، وعده
پایندانی، پذرفتاری، تضمین، تعهد، تقبل، ضمان، کفالت، گروی، وثیقه
پیوستها، متعلقات، ملحقات
ضماد، مرهم
ضمانت کردن، تعهد کردن، پذرفتاری کردن، پایندانی کردن
ضمانتشده، تضمینشده
ضمانتنامه، عهدنامه، قراردادنامه
ضمن