31 مدخل
بریزه، پماد، مرهم
پنهان، مختفی، مخفی، مستور، ناپیدا، نهان، نهفته ≠ آشکار، پیدا
پیمان، تعهد، ذمهدار، ضمانت، عهد، عهدهگیر، کفالت، وعده
پایندانی، پذرفتاری، تضمین، تعهد، تقبل، ضمان، کفالت، گروی، وثیقه
پیوستها، متعلقات، ملحقات
ضماد، مرهم
۱. طلا، زر، عسجد ۲. ضماد، مرهم
۱. بریزه، پماد، روغن، ضماد، نوشدارو ≠ زخم ۲. مسکن ۳. التیامبخش
ضمانت کردن، تعهد کردن، پذرفتاری کردن، پایندانی کردن
ضمانتشده، تضمینشده