بردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. جا به جا کردن، حمل کردن، منتقل کردن، حرکت دادن ≠ آوردن ۲. سود بردن، نفع کردن ≠ ضرر کردن، زیان کردن ۳. برد کردن ۴. برنده شدن، پیروز شدن، پیشافتادن، شکست دادن
بهره بردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سودبردن، فایده کردن، نفعبردن، سود کردن ≠ ضرر کردن، زیان بردن ۲. سهم بردن، سهیم بودن ۳. طرف، بربستن