مصادره کردنفرهنگ مترادف و متضادضبط کردن، گرفتن (دارایی و اموال)، تاوانگرفتن، مطالبه کردن، جریمه گرفتن
زنندهفرهنگ مترادف و متضاد۱. ضارب ۲. برخورنده، تلخ، تند، سخت، موهن، نیشدار ۳. انزجارآور، نامطبوع، نفرتانگیز