زارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پریشانحال، ضعیف، ناتوان، نحیف، نزار ۲. صرع، غش ۳. تضرع، زاری، فغان، ناله ۴. بیچاره، خوار، زبون
زنندهفرهنگ مترادف و متضاد۱. ضارب ۲. برخورنده، تلخ، تند، سخت، موهن، نیشدار ۳. انزجارآور، نامطبوع، نفرتانگیز