صورتفرهنگ مترادف و متضاد۱. چهره، رخ، رخسار، روی، ریخت، سیما، قیافه، وجه، هیئت ۲. فرم، لفظ ۳. سیاهه، لیست ۴. پرتره، تصویر، تمثال، شکل، نقش ≠ معنی
صولتفرهنگ مترادف و متضاد۱. حشمت، سطوت ۲. رعب، مهابت، هیبت ۳. خشم، غضب، قهر ۴. حمله ۵. توانمندی، قدرت، نیرو