حفظفرهنگ مترادف و متضاد۱. صیانت، محارست، محافظت، نگهداری ۲. پشتیبانی، حمایت ۳. ازبر کردن، بهخاطر سپردن ≠ فراموش کردن، ذهول ۴. بر ۵. بهخاطرسپاری ۶. ضبط ۷. پاس ۸. یاد، ذهن، خاطر ۹. حافظ
سازندهفرهنگ مترادف و متضاد۱. صانع ۲. بنا، معمار ۳. آبادگر ۴. مبدع، مبتکر، مخترع ۵. خلاق ۶. آفرینشگر، پدیدآوردنده ۷. کارساز، گرهگشا ۸. مفید، سودمند ۹. جاعل ۱۰. نوازنده ۱۱. تنظیمکننده
حراستفرهنگ مترادف و متضادپاسداری، حفاظت، صیانت، محارست، محافظت، مواظبت، نگاهداری، نگهبانی، نگهداری، وقایت