صلحجوییفرهنگ مترادف و متضادآرامش، آشتیجویی، آشتیخواهی، سازشکاری، سازشگری، صلحطلبی، مسالمت، مسالمتجویی، مسالمتطلبی، ملایمت ≠ جنگطلبی، ستیزهخواهی
صالحفرهنگ مترادف و متضادامین، اهل، باتقوا، بدیل، پارسا، پرهیزگار، خلف، ذیصلاح، شاهنده، شایسته، لایق، محسن، نیک، نیکوکار ≠ طالح، فاسد
مسالمتفرهنگ مترادف و متضادآرامش، آشتی، آشتیخواهی، آشتیطلبی، خوشرفتاری، سازش، سازگاری، سلامتجویی، صلحجویی، صلحطلبی، ملایمت
ملایمتفرهنگ مترادف و متضادارفاق، اعتدال، بردباری، رفق، سازگاری، شکیبایی، صلحجویی، لطف، مدارا، مسالمت، مهربانی، نرمی، نعومت ≠ تندی، خشونت