صدمهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزار، آسیب، جراحت، خدشه، زیان، ضرر، گزند، لطمه، مضرت ۲. برخورد، شتم، شوک ۳. عیب، نقص
مجروح کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. زخمی کردن، زخم زدن، زخمدار کردن ۲. جریحهدار کردن، فگار کردن ۳. آزردن، آزردهخاطر کردن ۴. آسیب رساندن، صدمهزدن ≠ التیام بخشیدن