سنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرده، مجلس، صحنه ۲. جایگاه وقوع حادثه ۳. رویداد، حادثه، واقعه ۴. گزارش، شرح ۵. عمر ۶. آفت گندم ۷. دندان
عرصهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پهنه، جولانگاه، رزمگاه، زمینه، ساحت، صحنه، فضا، گستره، مصاف، میدان ۲. حیاط ۳. بیابان، صحرا
بسیطفرهنگ مترادف و متضاد۱. بسیطه، ساده، عنصر مفرد ≠ مرکب ۲. بیغش، خالص، ناب ۳. فراخ، گسترده، گشاد، گشاده، وسیع ۴. طبیعی، غریزی، فطری، ۵. پهنه، صحنه، عرصه، فراخنا، گستره ۶. احمق، کانا ۷