برقفرهنگ مترادف و متضاد۱. آذرخش، صاعقه ۲. الکتریسیته، کهربا ۳. بارقه، جرقه ۴. الکتریک ۵. تلالو، جلا ۶. درخشش، درخشندگی ۷. سریع، باسرعت، برقآسا
باجراتفرهنگ مترادف و متضادباشهامت، پرجسارت، پردل، جربزهدار، دلاور، دلیر، شجاع، شیردل، صارم، صفدر ≠ بیجرات، ترسو