صاففرهنگ مترادف و متضاد۱. پرداخته، صیقلی، لغزنده، نرم، نشو، هموار ۲. تخت، مستوی، مسطح ۳. راست، شق ۴. پاک، پالوده، روشن، زلال ۵. خالص، مروق، ناب ۶. بیآلایش، وضیع ≠ خشن، زبر
تصفیه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاک کردن، پالودن ۲. صاف کردن ۳. پالایش کردن ۴. پاکسازی کردن، فیلتر کردن ۵. رفع اختلاف کردن ۶. تفریغ حساب کردن، تسویهحساب کردن
تسطیحفرهنگ مترادف و متضاد۱. صاف، هموار، تراز ≠ ناهموار ۲. هموارسازی ≠ ناهموارسازی ۳. صاف کردن، همسطح کردن، هموار کردن ≠ ناهموار کردن
مالاندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مالش دادن ۲. صاف کردن، هموار ساختن، هموار کردن ۳. مجازات کردن، تنبیه کردن، گوشمالی دادن