معنی شید | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

تزویر، حیله، غش، کید، مکر، نیرنگ

خور، خورشید، شمس، مهر ≠ ماه

بیقرار، دلباخته، دلداده، دلشده، دیوانه، سرگشته، شوریده، شیفته، عاشق، مجنون، مفتون، واله، وامق

۱. بیقراری، دلباختگی، دلدادگی، دلشدگی، شوریدگی، شیفتگی، عاشقی ۲. جنون، دیوانگی

بانشاط، بشاش، خرم، خشنود، خندان، خوش، خوشحال، خوشدل، خوشوقت، زندهدل، سردماغ، شادمان، شنگول، فارغ، مبتهج، محظوظ، مسرور، مشعوف ≠ اندوهگین، مغموم

۱. آبدار، پرآب ۲. باطراوت، تروتازه ۳. خرم، شادمان ≠ پژمرده

آبداری، تازگی، خرمی، طراوت ≠ پژمردگی

شوریدگی، شیدایی، شیفتگی، عاشقی، فریفتگی، مفتونی

دلباختگی، شیدایی، شیفتگی، عاشقی، محبت

جنونآمیز، شیدایی، مجنونوار ≠ عاقلانه

دلباخته، شیدا، شیفته، عاشق، فریفته، مجذوب

دلداده، شیدا، شیفته، عاشق، فریفته، مفتون